مهيارمهيار، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

مهيار دليل خوشبختي مامان و بابا

سفر 28 ساعته

تو این دو سال و نیمی که مهیار به دنیا اومده یه همچین سفری نرفتم. قبلاً بدون هیچ دغدغه میرفتم ولی الان با وجود مهیار خیلی نگران بودم مهیار با بابا مهدی تنها بود و منم همش تماس تلفنی داشتم و از حالشون باخبر میشدم تا کارم که تمام شد با اولین اتوبوس خودمو رسوندم ساعت سه صبح رسیدم  ،مهیار خواب بود و من از دست و پا وسروصورت  شروع کردم بوسیدنو سیر نشدم . صبح که از خواب بیدار  شد پرید بغلمو کلی ماچ وبوس و بغل ...تا عصر انگار این دلتنگی برطرف نشد. خوشبختانه پدر و پسر خوب باهم کنار اومده بودن و فقط مهیار شب اول یه خورده همش از خواب بیدار شد بوده که بابا مهدی مجبور بوده کنارش باشه تا بخوابه . چند تا عکس از شیطنتهای مهیار توپارک و تو ...
20 شهريور 1393

آینه و دیوار صورتی

مشغول آشپزی بودم که دیدم مهیارمشکوک ساکته. سریع و سیر خودمو رسوندم تو اتاق خواب خودمون که چشمتون روز بد نبینه به چه صحنه ای برخوردم . بله آقا مهیار  دیوار و آینه رو با رژلب من حسابی نقاشی کرده بود . آینه رو شب قبل به خاطر شیطنتهای مهیار از رو دراورش ورداشتیم چون در آستانه شکستن بودآخه قبلا یه دو سه باری از خجالت آینه ها در اومده بود و شکسته بودشون وحالا هم که دفتر نقاشی جدیدش شده اونم با چه مداد رنگی! منم که نتونستم از دیوار و دست و صورت خودش عکس بگیرم چون گوشی ازم ميخواست. ...
14 شهريور 1393

فرهنگ کلمات مهیار ۲

الان مهیار خیلی خوب حرف میزنه و جواب میده و لی گاهی بعضی کلمات رو خوب نميتونه ادا کنه مثل لازانی:لازانیا ورفر:فرنی تیاط:حیاط پلتی:پلنگ صورتی چاق:قاچ  
10 شهريور 1393
1